دلتنگی
کاش بودی . . .
وقتـی بغض مـی کردم . . .
فقطـ بغلم مـیکردی و مـیگفتـی . .
ببینم چشمـــــاتو . . . منـــــو نگاه کـن . . .
اگه گریــه کنـی قهـــــر مـیکنم میرمـــــا . . .!
فقط همـیــن …!!!
گاهگاهی دلم میگیرد ...
با خود میگویم ب کجـــا باید رفت ..!
ب که باید پیوست ... ؟
ب که باید دل بست ... ؟
ب دیاری ک پر از دیوار است ... ؟
ب امینی ک امانت خوار است ... ؟
یا ب افسانه دوست ... ؟
گریه ام میگیرد ... !!!
خداوندا اگر روزی بشر گردی ؛ زحال ما خبر گردی
پشیمان می شوی از قصه ی خلقت
از این بودن ؛؛ از این بدعت !!!
خداوندا ؛
نمیدانی که انسان بودن و ماندن
دراین دنیا چه دشوار است
چه زجری می کشد آنکس که انسان است ...
و از احساس سرشار است ...
دلم برای یک نفر تنگ است…
نه میدانم نامش چیست…
و نه میدانم چه می کند…
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم…
رنگ موهایش را نمی دانم…
لبخندش را هم…
فقط میدانم که باید باشد و نیست…
کاش آدم ها یکم جرات داشتن …
گوشی رو برمیداشتن و زنگ میزدن و میگفتن :
ببین ؛ دلم واست تنگ شده ،
واسه هیچ چیز دیگه ای هم زنگ نزدم … !
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: