چندتا عکس باحال

 

 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:32 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

 آسمونت اگه تیرست واسه تو ستاره میشم


من هنوز بدون حرکت پیش چشمای تو کیشم

دل خوشم با خاطراتت وقتی که دلم میگیره

تو هوایی که نباشی دلم از غصه میمیره

زندگیم عذابه اما با تو آرامش میگیرم

همه جا حتی تو رویا تو رو پیش روم میبینم



بی تو پنجره میمیره تو نگاهِ خیسِ مهتاب

ابری میشه آسمونا رنگشو میبازه آفتاب

شب داره میمیره اما راهِ رویامون درازه

نذاری قلب شکستم توی غصه ها ببازه

 





برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:26 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

دنبال تو

 ؛دوس دارم ببرمت یه جای شلوغ

؛خیلی شلوغ 
!وایستم اون وسط نگات کنم
؟بگم اینارو میبینی
!بگی آره
؛بگم تو هیاهوی همه این آدما 
؛بازم من چشمام فقط دنبال تو میگرده 
... ♥♥دلم برای تو تنگ میشه
؟صداهاشونو می شنوی
!بگی آره
... ♥♥بگم تو اوج همین صداها دلم دنبال صدای تو میگرده
؛بگم حالا چشماتو ببند
!بگو چه حسی داری
؛بگی انگار گم شدم بین یه عالمه غریبه 
 ..... ♥♥بگم اگه نباشی گم میشم بین یه دنیا غریبه






برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:17 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

...تا گل من هست

 وقتی که عاشقانه به چشمانم خیره می شوی

 
چشمانم دیگر سهمی از این دنیا را نمی خواهد
 
و تنها سهم من می شود همان چشمهای تو
 
که آرامش را به نگاه خسته ام باز می گرداند
 
قلبم از شوق نگاهت به یکباره می لرزد
 
و نفسهای تو راه نفسهایم را می بندد
 
وقتی که عاشقانه نگاهم می کنی
 
چشمهایت را می بینم که لبریز از شعرهای عاشقانست
 
اینجاست که دلم سهم بیشتری از آنها را می طلبد




برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:16 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

....خدایا

 دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را


در انحصار قطره های اشک نبینم

و تو برایم دعا کن ابر چشم هایم همیشه برای تو ببارد 

دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم

و تو برایم دعا کن که هر گز بی تو نخندم 

دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد

همیشه از حرارت عشق گرم باشد

و تو برایم دعا کن دستهایم را هیچگاه در دستی بجز دست تو گره ندهم 

من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند

برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم

که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند 

من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچگاه غروب نکند

و بدان در آسمان زندگیم تو تنها خورشیدی

پس برایم دعا کن ، دعا کن که خورشید آسمان زندگیم هیچگاه غروب نکند





برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:16 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

تقدیم به کسی که دوستش داری...

 

 

34

 

نفسم را طوری تنظیم میکنم 
...که
؛وقت دم تو
و بازدم من باشد

 
.........................................................................
از تپــش هــای قلبم

؛خواستنت را کــه بگيــرم

می ايســـتد
 
.............................................................................
 
ارزش بودنت را همیشه از اندیشه یک لحظه نبودنت می توان فهمید
 
 
 
 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:14 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

ارزوی من

 خــــوابـیـدن مـیــان دسـتـــان تـــــو

بـیــــــدار شــــدن رو بـــه روی چـشــمــــان تـــــو
دیــــدن لـبـخـنـــد هــر روزه ی تــــــو
گــرفـتـــن دســتــان گـــــرم تـــو
ســـــر بـــر بـــازوی تـــو نـــهــادن
راه رفـتـــن بــازو بــه بـــازو کـنـــار نـگـــــاه تــــــو
...ایـــن اسـت تـنـــهـا آرزوی مــــن 


 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:12 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

رنجیده ام

 ، سر بگذار بر دردِ بازوانِ من 

 
 ،دستِ نگاهم را بگیر
 
مرا دچارِ حادثه‌ای کن که با عشق نسبت دارد 

...
 
 !من عجیب از روزگار رنجیده ام
 
ILOVE YOU
MARYAM
 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:11 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

رسیدن به کسی که دوستش داری

  ....باران بر کوچه می بارد 

 ....باران بر شهر می بارد

و

! ....باران بر شب چشمان من می بارد

! ....بر دغدغه های شیرینم و دلتنگی هایم

 ....آلودگی ها را از آسمان این درون پیچ در پیچ می شورد

! ....و به ناودان خاطره ها می سپارد

 ....می دانم که تا صبح شبنم است

....که بر مژگان این تک برگ عاشقانه خواهد لغزید 

....و آنگاه که آفتاب سرک کشد 

....بر طلوع دیدار بوسه خواهد زد 

 ....به آسمان می نگرم

....باران همراه خوبی است 

.....مرا در لحظه های خیس همراهی می کند 

بارانکم

....تا رسیدن به او تنهایم مگذار 

 این دل عجیب می زند

ILOVE YOU

MARYAM



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:10 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

کمی ارامتر

  صدای تپش قلب من  نیست این 

صدای بی خیال دویدن توست

که بی محابا در سینه ام پرسه می زنی

بی انصــــــاف... تورا بخــــــــــــــــــــدا
 
کمـــی آرامتـــــرگام بردار

مـــگر نمــی دانی آنجا که تو جولـــان می دهی

دیــواره هـــایــش نــازک شده اند

 شـــکننــده تر از همیــــشه

.این روزها اشک و خون با هم پمپ می کنند

 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:8 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

 کجایی مــرگ؟ چرا دیگر سـراغ از من نمی گیری؟

کجایی مــرگ؟ مگـــر از مـن گــریزانی؟
چنان دلـشوره دارم من،چنان دلــتنگ دیدارم!
که گویی آســمان هم از حضورم شکوه ها دارد!
دل من خواب می خواهد کمـی آرامش مـطلق!
بیا ای مرگ،بیا از غـــــم رهـــایم کن...
 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:7 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

 ... شانه ات را بردی


...حالا

...گریه هایم را باد کوچه به کوچه می پراکند

.............................................
 
...درد دارد وقتی عاشقانه هایم را می نویسم

...دیگران به یاد عشقشان می افتند

...اما
...تو
...نیستی
...........................................
 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:4 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

کاش همیشگی باشیم

 ....از کوچه بهاری حضورت که می گذرم

....خزان تنهاییم به پایان می رسد

....خنکای نسیم بودنت صورت احساسم را نوازش می دهد

....به آسمان که می نگرم ابرهایی می بینم به سپیدی روحت

و

....از پنجره کلبه آرزوهایم

....نوری می تابد به درخشش نگاهت

.....دستان دردهایم را که به سویت دراز می کنم

....قاصدکی نشسته بر بال باد از عشقت برایم پیام می آورد

....و مادر مهربان یادت کودک درونم را در بر می کشد

آه کاش بشود که همیشگی شویم

 

 



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:2 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

گاهی باید

 گاهی باید خواستُ اعتنا نکرد

گاهی باید خواستُ بیخیال شد

گاهی باید خواستُ گذر کرد

گاهی فقط باید خواست؛

گاهی در اوجِ تمنا باید رفت...

گاهی باید دور بود

گاهی باید گم بود

گاهی باید نبود

آنکه بخواهد، پیدایت میکند ... هرجور!!!




برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 19:59 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

  در تاریکی چشمانت را جستم ، در تاریکی چشمانت را یافتم و شبم پر ستاره شد. تو را صدا کردم 


 در تاریکترین شبها ، دلم صدایت کرد و تو با طنین صدایم ... به سویمن آمدی

 ... با دستهایت برای دستهایم آواز خواندی

 ...برای لبهایم با لبهایت برای چشمهایم با چشمهایت 

... با تنت برای تنم آواز خواندی 

 ...من

 با چشمهایم به چشمهایت و با لبهایم به لبهایت انس گرفتم و با تنت انس ابدی 

... چیزی در من شکفت 

 چیزی در من فرو کش کرد و من دوباره در گهواره کودکی خویش به خواب رفتم و لبخند آن زمانیم را باز یافتم  در  من شک لانه کرده بود

  ، دستهای تو چون چشمه ای به سوی من جاری شد

  ...و من تازه شدم و تعیین کردم که

  .یقین را چون عروسکی در آغوش گرفتم و در گهواره ی سالهای نخستین به خواب رفتم

 تو با تنت برای تنم لالایی گفتی ، چشمهای تو با من بود و من چشمهایم را بستم چرا که دستهای تو اطمینان بخش  بود

 صدایت میزنم گوش بده 

                             قلبم صدایت میزند

                                                 شب گرداگرد حصار کشیده است

 و من به تو نگاه میکنم 

                          از پنجره های دلم 

                                               به ستاره هایت 

                                                                نگاه میکنم

 چرا که هر ستاره آفتابی است ، من آفتاب را باور دارم 

 من دریا را باور دارم و چشمهای تو سر چشمه دریاهاست
 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 19:55 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

بـــــــادبانـــــــم بـــــــاش

 قـــــــایقت میشـــــــوم 


بـــــــادبانـــــــم بـــــــاش 

. . .بـــــــگذار هر چه حرف پشت سرمـــــــان میزنند مـــــــردم  

بـــــــاد هوا بـــــــاشد



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 19:53 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]
*************

مرجع كد اهنگ


کد ِکج شدَنِ تَصآوير

***