زندگی زیباست ...


برچسبها:
من یه دخـــــــــترم
اگه خودمـــــــــــــــو لوس نکنم
اگه به خاطـــــــــــر تو به خودم نرسم
اگه برات گریـــــــــــــه نکنم
اگه وقتی پاستیل میبینم پیرهنـــــــــــــــتو نکشم
اگه لب ولوچه آویزوون نکنم تا بغــــــــــــلم کنی
اگه بهت نگم آقامـــــــــــــــــــون
اگه نگم تو فقط مال خودمـــــــــــــی
اگه...
عزیزم اون موقع تو دیگه
دیــــــــــــــوونم و عاشـــــــــــــــــقم نمی شی که ... ♥
دیگه نمیگم مال من باش، دیگه نمیگم
دیگه نمیگم عاشقم باش، دیگه نمیگم
دیگه نمیگم تک پر من باش، دیگه نمیگم
تو بودی تموم دنیام، عشق بی چون و چرام
اما دیگه پریدی از قلبم، رفتی از دینام ...
چی بگم از غرور شکستم از قلب خستم
که روزی هزار بار مثل شیشه به پات شکستم
اما تو چه ساده از من رد شدی
پا گذاشتی رو عشق و احساس من
مثل یه نیسم وزیدی و چه زود رد شدی
حالا من موندم و یک دنیا غم و غصه
کار هر شبم شده سر رو زانو گذاشتن
به یادت اشک ریختن، نبودنت چه دردناکه
کاش خبر داشتی از حال من، از احوال من
که چطور داره میگذره روزهای من ...
شیشه ی دلم ترک ترک، مسیر زندگی ام هی آه و درد
مرا گیر آوردی به تک، بست است دیگر، تا کی دروغ و کلک
در این روزها بعد از تو هیچ حالم خوب نیست
نگاه به هر کجا که میکنم فقط تو را میبینم
انگار شده ای سایه ام ...
در این روزها هر کس دلش صاف باشد آخرش جدایی ست
رو به هر طرف که میکنم فقط جدایی میبینم، دنیا!
چه میکنی با من که باید اینقدر سختی ببینم
هیچ کس درکم نمیکند، خنده از یادم رفته است
به دیواری تکیه دادم اما نمیدانستم پایین میریزد ...
خدا زمین را مدور آفرید تا به انسان بگوید
همان لحظه ای که تصور می کنی به آخر دنیا رسیده ای،
درست در نقطه ی آغاز هستی
وفای شمع رانازم ک بعد از سوختن
ب صد خاکستری در دامن پروانه میریزد
ن چون انسان ک بعداز رفتن همدم
گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد
به یادتان می آورم که زیباترین منش آدمی
محبت اوست پس محبت کنید،
چه به دوست، چه به دشمن
که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست . . .
نبودنت در کنارم همچو آسمان بی ستاره است برایم
روز و شب فرقی ندارد، همچو رنگ چشمانت همه جا سیاه است برایم
نبودنت، یادت، دلتنگی ات مرا اسیر خود کرده، از کدامشان بگویم برایت ...
هر کدامشان برایم یک درد است، دردی فقط تو می توای درمانش کنی برایم
نام درد من عشق است، عشقی که به تو دارم ،تا نفس در سینه دارم عاشقت میمانم
میمانم به پایت تا آن روزی برسد که توام مرا دوست داشته باشی
احساسی که من به تو دارم توام به من داشته باشی ...
هر روزی که برایم بی تو میگذرد یک غم دیگر هم به غم هایم اضافه میشود
دلتنگی ام بیشتر و بیشتر میشود تا آنجایی که دیگر اشکهایم خود به خود سرازیر میشود
وقتی قطع های اشکم بخاطره نبودنت، یادت، دلتنگی ات میچکد روی گونه هایم، میگویم
خدایا ببین چقدر دوستش دارم، آن که اصلا به فکر من نیست ولی ببین چقدر عاشقش هستم
حاضرم برای خوشحال بودنش تا آخر عمر غمگین باشم، تا آخر عمرم یک و تنها باشم ...
خدایا ببین چقدر عشقم به او پاک است، زندگی با او خیلی برایم زیباتر است ...
می گویی از من دور شو اما من نمیدانم چگونه
چگونه دور از تو و چشمانت باشم، چگونه دور از تو باشم
وقتی تمام زندگیم تو هستی، عشق اول و آخر این دل تنهام تو هستی
بگو بمیر، راضیم برایت بمیرم، فقط نگو دور از من باش که زجر میکشم
دور بودن از تو برایم زندان است که دیوارهایش به بلندی اوج آسمان است
هر وقت میخواهم بروم، نمیتوانم انگار یکی مرا به سمتت می کشاند
آری این عشق بی پایان من است که مرا سمتت می کشاند
عشقی که در وجودم دارد بی داد می کند، روزی هزار بار تو را میخواند
اما چه! به من پشت کرده ای، من و عشقم را نادیده گرفته ای
با این کارت قلب و تمام وجودم را مثل یک شیشه ای بشکند ذره ذره کرده ای
اما باز طاقت می آورم، قلب شکسته ام را دلداری می دهم
تکه های شکسته اش را به هم می چسبانم و مینشینم به پایت
شاید آمدی روشنایی این دل تاریکم شدی ...
تو نیستی و انگار /تموم غم ها مال منه
اگه فراموشت کنم / غمت همیشه با منه
نرو نذار تنها بمونم / حالم بده بی تو داغونم
نرو نذار تنها بمونم / نمیخوام هیچوقت بی تو بمونم
بیا و منو تنها نزار / منو با غمت اینجا جا نزار
من همونم که برات میمیرم / فقط نگو برو
که روزی صد بار میمیرم
کاش میشد بمونی / غم هارو از دلم برونی
اگه تو نباشی / منم میخوام نباشم
هیچ جای دنیا زنده باشم ...
هر چه فکر میکنم هر چه به ذهن خود فشار می آورم
نمیتوانم حتی یک کلمه بر خلاف احساساتم بنویسم
اما حال هر طور که شده است میخواهم بنویسم ...
بنویسم که چقدر عاشقت بودم، هر ثانیه به یادت بودم
وقتی تو را می دیدم ، انگار دنیا مال من بود دیگر غمی نداشتم، تمام وجودم پر از تو بود
وقتی می دیدمت خودم را گم میکردم تا به خودم می آمدم تو با یک جمله
جوابم را می دادی: برو ، رهایم کن ... با این که هنوز عاشقت هستم
تو را می پرستم ، اما می گویم: گل خوش بویم بودی، دیگر خشکیدی
همه کسم بودی، دیگر برایم هیچکس نیستی، تک ستاره آسمانم بودی، دیگر نیستی
جایت ابرهای بارانی گرفته است و می بارد ...
ببخش اگر یک لحظه عصبی شدم آخر چگونه تو را فراموش کنم،
چگونه این همه عشق را از یاد ببرم ...
تو برایم عزیزتر از جانی، همانی که تا آخر عمرم در قلبم میمانی
چه مرا دوست داشته باشی چه نداشته باشی من تو را میخواهم و بس ...